ماورای خلا

گالری تصاویر سوسا وب تولز

ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ

03 اردیبهشت 1394 توسط mavara_khala

ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ…
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ…
ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ…
ما اگر مانده ز راه…
در پس و پیشِ قدم…
پشت پرچین بلندِ غمِ تو…
ﺩﺭ پسِ ﭘﺮﺩﻩ‌ء ﺍشکِ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ…
مأﻣﻦ ﮔﺮﻡ ﺧﺪﺍﺳﺖ…
ﺍﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﺳﺖ…
ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ…
در پسِ هر نفسی…
که فرو میرود و می‌آید…
در پسِ ضربه‌ء نبضی ست…
که در گردن ماست…
ما اگرتنهاییم…
من و تو گمشده ایم…
او همینجاست کنار من و تو…
ﺳﺎﻟﻬﺎﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ…
ﺗﺎ ﺑﺴﻮﯾﺶ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﻮﻕ…
ﺗﺎ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻋﺠﺰ…
ﻭ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﻭ…
ﻣﻮنسِ ﻭﺍقعیِ ﺧﻠﻮتِ ﻣﺎﺳﺖ…

 نظر دهید »

توکل

16 تیر 1393 توسط mavara_khala

دل بــســـپــار…

به آتشی که نمى سوزاند
” ابراهیم ” را

و دریایى که غرق نمی کند
” موسى ” را

نهنگی که نمیخورد
“یونس"را

کودکی که مادرش او را
به دست موجهاى ” نیل ” می سپارد
تا برسد به خانه ی تشنه به خونش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد

آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ،
” نمی توانند “
پس
به ” تدبیرش ” اعتماد کن
به ” حکمتش ” دل بسپار
به او ” توکل” کن
و به سمت او ” قدمی بردار"…

 نظر دهید »

تو کجایی؟

16 تیر 1393 توسط mavara_khala

جهت دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد
قلمم گوشه ی دفتر غزل ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق دیوانه دلسوخته ارباب ندارد ؟
تو کجایی ؟شده ام باز هوایی
چه شود جمعه ی این هفته بیایی ؟
به جمالت… به جلالت… دل ما را بربایی…

و اماجواب امام زمان:

تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی
که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟

چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد…
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی…
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی…
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی!
خواهش نفس شده یار و خدایت …
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت …
و به آفاق نبردند صدایت…
و غریب است امامت!
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت کاش بیایی
به خودت کاش بیایی…!

 نظر دهید »

دیوانگی ها

16 تیر 1393 توسط mavara_khala

دیوانگی ها گرچه دائم دردسر دارند
دیوانه ها از حال هم اما … خبر دارند
آئینه بانو! تجربه این را نشان داده:
وقتی دعاها واقعی باشند اثر دارند
تنها تو که باشی کنار من دلم قرص است
اصلا تمام قرص ها جز تو ضرر دارند
“مردی” به اینکه عشق ده زن بوده باشی نیست
مردان قدرتمند تنها “یک نفر” دارند
بهتر… فرشته نیستم، انسان بی بالم
چون ساده ترکت می کنند آنان که پر دارند
میخواهمن دیوانه جان! میخواهمت…ای کاش
نا دوستانم از سر تو دست بردارند

 نظر دهید »

سرپناه حقیقی

06 تیر 1393 توسط mavara_khala

خداوند ازعزرائیل پرسید:تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟عزرائیل جواب داد:یک بارخندیدم،یک بارگریه کردم ویک بارترسیدم.."خنده ام” زمانی بودکه به من فرمان دادی جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم.."گریه ام"زمانی بود که به من دستور دادی جان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.."ترسم"زمانی بودکه به من امرکردی جان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..دراین هنگام خدا به عزرائیل گفت:میدانی آن عالم نورانی کیست؟..او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
گالری تصاویر سوسا وب تولز

لحظه شمارغیبت امام زمان

کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت

موضوعات

  • همه
  • علم
  • صلوات
  • پرخوری
  • دوستی باخدا
  • ﻋـﺠـﻮﻻﻧـﻪ ﺗـﺼـﻤـﯿـﻢ ﻧـﮕـﯿـﺮﯾـﻢ
  • سرپناه حقیقی
  • دیوانگی ها
  • تو کجایی؟
  • توکل

ذکرایام هفته

music


کد موزیک - سوسا وب تولز :: صداياب

حدیث حق

سخنان بزرگان

فال انبیا

فال حافظ

دریافت کد فال حافظ

آیامیدانستید؟

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

اوقات شرعی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس